loading...
hadi بازدید : 703 1394/09/11 زمان : 17:45 نظرات (0)
از سر ِناقه ی غم شیشه ي صبر افتاده

همه دیدند که زینب سر قبر افتاده

 

چشم او در اثر حادثه کم سو شده است

کمرش خم شده و دست به زانو شده است

 

بیت بیتِ دل او از هم پاشیده شده

صورتش در اثر لطمه خراشیده شده


گفت برخیز که من زینب مجروح توام

چند روزیست که محو لب مجروح توام

 

این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت

پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت

 

این رباب است که این گونه دلش ویران است

در پی قبر علی اصغر خود حیران است

 

گر چه من در اثر حادثه کم می بینم

ولی انگار دراین دشت علم می بینم

 

دارد انگار علمدار تو برمی گردد

مشک بر دوش ببین یار تو برمی گردد

 

خوب می شد اگر او چند قدم می آمد

خوب می شد اگر او تا به حرم می آمد

 

تا علی اصغر تو تشنه نمی مرد حسین

تا رقیه کمی افسوس نمی خورد حسین

 

راستی دختر تو...دختر تو...شرمنده

زجر...سیلی...رخ نیلی...سرتو شرمنده

 

وای از دختر و از یوسف بازار شدن

وای از مردم نا اهل و خریدار شدن

 

سنگ هایی که پریده است به سوی سر تو

چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو

 

سرخی چشم خبر می دهد از دل خونی

وای از آن لحظه که شد چوبه ی محمل خون
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مرجع دانلود نرم افزار,بازی,آموزش نرم افزار (بیا تو سافت Bia2Soft.ir),دانلود آهنگ,دانلود موزیک ویدیو,دانلود آلبوم رایگان,بیا2سافت
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1611
  • کل نظرات : 53
  • افراد آنلاین : 28
  • تعداد اعضا : 1161
  • آی پی امروز : 92
  • آی پی دیروز : 367
  • بازدید امروز : 1,019
  • باردید دیروز : 4,679
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,019
  • بازدید ماه : 81,341
  • بازدید سال : 545,458
  • بازدید کلی : 4,776,258
  • کدهای اختصاصی